ترا که روی به خلق است از خدا چه رسد؟

صائب تبریزی- غزل شماره 3830

ترا که روی به خلق است از خدا چه رسد؟

به پشت آینه پیداست کز صفا چه رسد

نه زلف شانه کند نه به چشم سرمه کشد

به خود نمی رسد آن شوخ تا به ما چه رسد!

دویدن است ز نعمت نصیب چشم حریص

ز دانه غیر تردد به آسیا چه رسد؟

ز شبنم است مهیا هزار دیدۀ شور

ازین بهار به مرغان بینوا چه رسد؟

ز حرف مردم بیگانه گوش می گیرم

به آشنا و سخنهای آشنا چه رسد

به چشم خیرۀ خورشید آب می گردد

به دیدۀ من ازان آتشین لقا چه رسد؟

ز چشم منتظران تا به مصر یک دام است

ز بوی پیرهن آخر به چشم ما چه رسد؟

ز عشق قسمت زاهد کلام بی مغزی است

بغیر کاه ز خرمن به کهربا چه رسد؟

رساند کسبِ هوا خانۀ حباب به آب

به مغز پوچ تو تا صائب از هوا چه رسد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها