شود خرج زمین هر سر که سودایی نمی گردد

صائب تبریزی- غزل شماره 2879

شود خرج زمین هر سر که سودایی نمی گردد

نشیند در گل آن کشتی که دریایی نمی گردد

فروغ شمع را فانوس نتواند نهان کردن

نظر بستن حجاب نور بینایی نمی گردد

رعونت مانع است از بردباری سربلندان را

به گرد بار سرو از راه رعنایی نمی گردد

الف با هر چه پیوندد علم باشد به تنهایی

دوتا سر رشتۀ وحدت ز یکتایی نمی گردد

ز خون خوردن ندارد غمزۀ خونخوار او سیری

خمارآلود سیر از باده پیمایی نمی گردد

ز کثرت نیست بر خاطر غباری چشم حیران را

که خُلق آیینه را تنگ از تماشایی نمی گردد

خطر زه از کمان سخت بیش از سست می دارد

دو بالا رشتۀ عمر از توانایی نمی گردد

گل بی خار گردد بستر آن راهرو صائب

که بار خاطر خار از سبکپایی نمی گردد

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها