چشم برق از اشتیاق خرمن من می پرد

صائب تبریزی- غزل شماره 2336

 

چشم برق از اشتیاق خرمن من می پرد

در پی آزار زخمم چشم سوزن می پرد

شعلۀ آتش اگر سیلی خور خوی تو نیست

از چه رو دایم چراغ از چشم گلخن می پرد؟

داغ ناسور مرا تحریک کس در کار نیست

آتش ما کی به بال طرف دامن می پرد؟

فتنه دستی زآستین برکرد کاندر شهر و کوی

بی محرّک سنگ از چنگ فلاخن می پرد

بلبل ما چون کند آهنگ دوری از چمن

آب و رنگ اعتبار از روی گلشن می پرد

صائب از نظّاره ات گلزار اگر شد دور نیست

در تماشای تو رنگ از روی گلشن می پرد

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها