سبزی که سیاه است ازو روز من این است

صائب تبریزی- غزل شماره 2146

 

سبزی که سیاه است ازو روز من این است

سروی که منم فاخته اش این نمکین است

زان شمع نسوزم که ز فانوس حصاری است

گِردِ سر آن شمع که در خانۀ زین است

در جبهۀ من شعلۀ فطرت بتوان دید

چون تیغ عیان جوهرم از چین جبین است

در خانۀ آیینه چه حاجت به چراغ است؟

بر سینۀ من داغ نهادن نمکین است

بگذار که صائب ز لبت کام بگیرد

امروز که کنج دهنت بوسه نشین است

 

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها