مستوری حسن از نظر بوالهوس ماست

صائب تبریزی- غزل شماره 2112

 

مستوری حسن از نظر بوالهوس ماست

این آینه رو پرده نشین از نفس ماست

بال و پر ما تیر جگردوز خزان است

پیراهن گل چاک ز شوق قفس ماست

اندیشه نداریم چو شمع از دهن گاز

سر پیش فکندن ثمر پیشرس ماست

از حسن گلوسوزِ شکر باج ستانیم

پروانۀ ناکام، کباب مگس ماست

بی برگی ما برگ و نوای دگران است

شیرازۀ گلهای چمن خار و خس ماست

هر چند درین قافله پامال غباریم

هر کس که به راه آمده است از جرس ماست

صائب مگر ایّام خزان پاک نماید

گردی که بر آیینۀ گل از نفس ماست

 

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها