در نگارستان تهمت دامن گل پاک نیست

صائب تبریزی- غزل شماره 1292

 

در نگارستان تهمت دامن گل پاک نیست

گر همه پیراهن یوسف بود، بی چاک نیست

ثابت و سیّار او سوزانتر از یکدیگرند

آتش افسرده در خاکستر افلاک نیست

آسمان از گریۀ ما خاکساران فارغ است

باغبان را هیچ پروای سرشک تاک نیست

ما سمندر مشربان را کی تواند صید کرد؟

از می گلگون رخ بزمی که آتشناک نیست

خاک بر فرقش اگر از کبر سر بالا کند

هر که داند بازگشت او بغیر از خاک نیست

طرّۀ دستار می باید که باشد زرنگار

اهل ظاهر را نظر بر شعلۀ ادارک نیست

دل به روی راست، خال او ز مردم می برد

خانۀ صیّاد اینجا از خس وخاشاک نیست

ما ز هر روزن سری چون مهر بیرون کرده ایم

روزن جنّت بغیر از حلقۀ فتراک نیست

چون تواند صبح پیش سینۀ من شد سفید؟

در بساط صبح بیش از یک گریبان، چاک نیست

جاده چون مار سیه آوارگان را می گزد

ما و آن راهی که دام نقش پا در خاک نیست

روزگارم تیره صائب زین سواد ناقص است

شمع در ویرانه ام از شعلۀ ادراک نیست

 

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها