جایت را پر کرده .
می ایستد ،
با من قدم می زند ،
کنارم دراز می کشد ،
به حرف های مسخره ام می خندد
مقابلم می نشیند ،
تنهایی اما
چای نمی نوشد .
*****
چگونه به خوابم سر زده بودی
که صبح
دهان تمام دکمه هایم
باز مانده بود؟
واژگان کلیدی: اشعار حافظ عظیمی،نمونه شعر حافظ عظیمی،شاعر حافظ عزیمی،شعرهای حافظ عظیمی،شعری از حافظ عظیمی،یک شعر از حافظ عظیمی،شعر نو حافظ عظیمی،شعرهای کوتاه حافظ عزیمی،چند شعر از حافظ عظیمی.