ای طبیب دل ریش از سر بیمار مرو

خواجوی کرمانی – غزل شماره 783

ای طبیب دل ریش از سر بیمار مرو

خسته مگذار مرا وز سر تیمار مرو

به جفا بر سر یاران وفادار میا

به وفا از پی خصمان جفاکار مرو

چند گویی که روم روزی و ترک تو کنم

مکن ای یار، ز من بشنو و زنهار مرو

ای دل ار شور شکرخنده ی شیرین داری

همچو فرهاد بده جان و به کهسار مرو

تیره شب در شکن طره ی دلدار مپیچ

وگرت راه غلط شد به شب تار مرو

بگذر از خالش و گیسوی سیاهش بگذار

در پی مهره به سر در دهن مار مرو

گر بوَد برگ گل سوریت از خار مترس

ور هوای چمنت نیست به گلزار مرو

اگرت خرقه ی سالوس شود دامنگیر

با مرقّع به در خانه ی خمّار مرو

اگر از کعبه به میخانه کشندت خواجو

برو ای خواجو و از میکده هشیار مرو

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها