رخ دل فروز تو ماهی خوش است

خواجوی کرمانی – غزل شماره 75

رخ دل فروز تو ماهی خوش است

خط عنبرینت سیاهی خوش است

شب گیسویت هست سالی دراز

ولی روز روی تو ماهی خوش است

از آن چین زلف تو شد جای دل

که هندوستان جایگاهی خوش است

اگر نیست ضعفی در آن چشم مست

چرا گاه بیمار و گاهی خوش است

از آن مه به روی تو آرد پناه

که روی تو پشت و پناهی خوش است

صبوحی گناه است در پای سرو

ولی راستی را گناهی خوش است

اگرچه ره عقل و دین می زنی

بزن مطرب این ره که راهی خوش است

گرت اسب بر سر دواند رواست

بنه پیش او رخ که شاهی خوش است

به چشم کرم سوی خواجو نگر

که در چشم مستت نگاهی خوش است

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها