خواجوی کرمانی – غزل شماره 289
پای کوبان در سراندازی چو سربازی کنند
پای در نه تا سرافرازان سرافرازی کنند
ناوک اندازان چشم ترکتازت از چه روی
بر کمان سازان ابرویت کمین بازی کنند
در هوای گلشن روی تو هر شب تا به روز
عاشقان با بلبل خوش خوان هم آوازی کنند
موکب سلطان عشقت چون علم بر دل زند
در نفس جانها هوای خانه پردازی کنند
چون طناب عنبری بر مشتری چنبر کنی
ای بسا دلها که آهنگ رسن بازی کنند
طرّه های سرکشت کی ترک طرّاری دهند
غمزه های دلکشت کی ترک غمازی کنند
بر سر میدان عشقت چون شود خواجو شهید
نامش آن دم عاقلان دیوانه ی غازی کنند