احسنت – به فتح اول،سکون دوم،فتح سوم،سکون چهارم- در صیغه مفرد مخاطب ماضی از فعل احسان و به معنی ” نیکو کردی یا نیکو گفتی ” است . مانند شعر زیر از سوزنی سمرقندی :
گر سیم دهی هزار احسنت
ور زر بخشی هزار شاباش
اما مفرد غایب ماضی همین فعل به صورت ” احسن ” – به فتح اول،سکون دوم،فتح سوم – نوشته می شود که به معنی ” آفرین بر او ” می باشد.مانند شعر زیر از نسیم شمال(اشرف الدین حسینی):
می گفت ملا باقر با یک نفر دیموکرات
ایرانی و مساوات هیهات ثم هیهات
بر قول ملا باقر احسن کنید احسن
گاهی نیز احسن صفت تفضیلی خواهد بود که در اینجا به معنی ” نیکوتر ” است . این معنی از احسن را نباید با معنی قبلی یکسان دانست .
واژگان کلیدی : معنی در جمله متن نوشته،جایگزین در زبان و ادبیات فارسی،ادب پارسی،چیست،یعنی چه،چیه،معنی،به چه معناست،درباره،در مورد،چه بنویسیم،املا،نگارش،چگونه،طرز نوشتن،توضیح تعریف،صحیح،شکل،نظم و نثر،فرق،تفاوت،اختلاف،شباهت.