بیضه ام رنجور شد از بیضه ات دور ای وزیر

ایرج میرزا – قصیده شماره 18

مزاح با یکی از وزیران

بیضه ام رنجور شد از بیضه ات دور ای وزیر

پرسشی کن گاه گاه از حال رنجور ای وزیر

دیرگاهی شد که از احوال تخمم غافلی

این چنین غفلت بود از چون تویی دور ای وزیر

از همان روزی که شد با تو امور خارجه

بیضه ام از نو ورم کردست پر زور ای وزیر

این نه آن خایه است کان را دیده ای در کودکی

در بزرگی گشته این اوقات مشهور ای وزیر

چون جراید را دو روز دیگر آزادی دهند

شرح آن را دید خواهی جمله مسطور ای وزیر

نسبتاً اندر درشتی دانه  خرما شدست

بیضه ای کو بود چون یک حبّ انگور ای وزیر

عاقبت چشمِ بد مردم بدو آسیب زد

گرچه بود از چشم ها پیوسته مستور ای وزیر

پاک وافوری شدم از بس که گفتند این و آن

بهر تسکینِ وَجَع خوب است وافور ای وزیر

برندارم یک قدم از ترس جان بی بیضه بند

گشته ام در دست تخم خویش مقهور ای وزیر

آنچنان حسّاس شد تخمم که زحمت می بَرَد

از طنین پشه ای چون نیش زنبور ای وزیر

پی به درد من نخواهی برد با این حرف ها

تا نگردد بیضه ات با بیضه ام جور ای وزیر

رحم کرد ایزد که یک تخمم چنین رنجور گشت

هر دو گر می شد شدی نور علی نور ای وزیر

خایه ی بیچاره را این زحمت از .یرست و بس(1)

جمله آتش ها بود از گور این کور ای وزیر

.یر کافر کیش یک شب اختیار از من ربود(2)

خورده بودم کاش آن شب حبّ کافور ای وزیر

.ون صافی بود لیکن میکروب سوزاک داشت(3)

همچو زهری کو بود در جام بلور ای وزیر

لذتی گر بود یا نه حالی آن لذت گذشت

زحمتش باقیست با من تا لب گور ای وزیر

هر سحر دارم امید آنکه دیگر چرک نیست

چون فشارم کله ی .یرم شوم بور ای وزیر(4)

بس که دستور آمد و انواع مرهم ها گذاشت

رید بر تخم من بیچاره دستور ای وزیر

زین جسارت ها که کردم عذر من پذرُفته دار

شاعرم من شاعران باشند معذور ای وزیر

واژگان دشوار : 1-2-3-4 : واژه های به کار رفته در این ابیات، دور از ادب بود، به ناچار آنها را ننوشتیم

شعر های بی تربیتی ایرج میرزا بدون سانسور اشعار ایرج میرزا(بدون سانسور)+18 بالای 18 سال