ورود-ثبت نام

ای زنان ای مادران ای خواهران

اقبال لاهوری

جاوید نامه

شماره 36

تذکیر نبیه ی مریخ

ای زنان ای مادران ای خواهران

زیستن تا کی مثال دلبران؟

دلبری اندر جهان مظلومی است

دلبری محکومی و محرومی است

در دو گیسو شانه گردانیم ما

مرد را نخچیر خود دانیم ما

مرد صیادی به نخچیری کند

گرد تو گردد که زنجیری کند

خود گدازی های او مکر و فریب

درد و داغ و آرزو مکر و فریب

گر چه آن کافر حرم سازد تو را

مبتلای درد و غم سازد تو را

همبر او بودن آزار حیات

وصل او زهر و فراق او نبات

مار پیچان از خم و پیچش گریز

زهرهایش را به خون خود مریز

از امومت زرد روی مادران

ای خنک آزادی بی شوهران

وحی یزدان پی به پی آید مرا

لذت ایمان بیفزاید مرا

آمد آن وقتی که از اعجاز فن

می توان دیدن جنین اندر بدن

حاصلی برداری از کشت حیات

هر چه خواهی از بنین و از بنات

گر نباشد بر مراد ما جنین

بی محابا کشتن او عین دین

در پس این عصر اعصار دگر

آشکارا گردد اسرار دگر

پرورش گیرد جنین نوع دگر

بی شب ارحام دریابد سحر

تا بمیرد آن سراپا اهرمن

همچو حیوانات ایام کهن

لاله ها بی داغ و با دامان پاک

بی نیاز از شبنمی خیزد ز خاک

خود به خود بیرون فتد اسرار زیست

نغمه بی مضراب بخشد تار زیست

آنچه از نیسان فرو ریزد مگیر

ای صدف در زیر دریا تشنه میر

خیز و با فطرت بیا اندر ستیز

تا ز پیکار تو حر گردد کنیز

رستن از ربط دو تن توحید زن

حافظ خود باش و بر مردان متن

 

رومی

مذهب عصر نو آیینی نگر

حاصل تهذیب لادینی نگر

زندگی را شرع و آین است عشق

اصل تهذیب است دین وین است عشق

ظاهر او سوزناک و آتشین

باطن او نور رب العالمین

از تب و تاب درونش علم و فن

از جنون ذوفنونش علم و فن

دین نگردد پخته بی آداب عشق

دین بگیر از صحبت ارباب عشق

 

نویسندگان :

نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *