شعر نخست :
سال ها پیش بود
همان وقت ها
که تاریکی خیلی زود بر زمین می نشست
همان روز ها که باران نم نم می بارید
همان وقت های بازگشت از مدرسه ، از کار
که در خانه ها چراغ روشن می شد .
سال ها پیش بود
همان لبخندهایی که در سر راه به اطرافیان مان می زدیم
فصل ها،حرف کسی راگوش نمی کردند
روزهایی که همانند کودکان از معنای زمان بی خبر بودیم .
سال ها پیش بود
همان وقت های دوستی
که بازی های کودکانه مان هنوز به پایان نرسیده بود
همان روزها که پای هیچ توهینی در میان نبود
و ما هنوزخیانتی نکرده بودیم .
سال ها پیش بود
همان روزها که ترانه هااینقدر دردناک نبودند
روزهایی که از جوانی مان مست و سرخوش بودیم
هنوز با همگان آشتی بودیم،هنوز کسی نمرده بود .
سال ها پیش بود
کنون ماه آرام و ستاره ها کهنه شده اند
و خاطرات
دیگر همانند آسمان از بالای سرمان گذر نمی کنند .
هر آنچه بود ، گذشت !
قلب من ! شب را خاموش کن !
شب ها هم چنان جوانی ام،کهنه و قدیمی شده اند
اکنون دیگر ، وقت بیداری است .
“برگردان:سیامک تقی زاده”
شعر دوم :
با وسواس عجیبی
تو را در من پیش می برم
حتی در دوست داشتن های دیگر
تو در همان جایگاه پیشینت ایستاده ای
رفتنت هم مرا تنها نمی گذارد
در تن های غریبه حتی
تو را در من با وسواس پیش می برم
انگار که رد پای بودنت را
در تمام اتفاقات
درون عشقی ناشناخته دنبال می کنم .
“برگردان:سیامک تقی زاده”
واژگان کلیدی:اشعار مورات هان مونگان،نمونه شعر مورات هان مونگان،شاعر مورات هان مونگان،شعرهای مورات هان مونگان،شعری از مورات هان مونگان،شعری از مورات هان مونگان،یک شعر از مورات هان مونگان،شعرهای ترجمه شده به فارسی مورات هان مونگان،سروده های برگردان به پارسی مورات هان مونگان،مورات هان موگان،مورات حان موگان،موران هان موناغان،شاعر ترک،شاعر کشور ترکیه،شاعر ترک زبان،شعر شاعر ترک.
MurathanMungan،poems،quotes