آذر بیگدلی – قطعه شماره 37
تاریخ آب انبار اصفهان
به عهد دولت دارای گیتی
سپهدار جهان، سالار عالم
کریم الطبع و الاخلاق و الاسم
که هست او را جوانمردی مسلم
جوان بختی که داده آستانش
به سجده قامت پیر فلک خم
جهانداری، که شد از عدل و جودش
خجل نوشیروان، شرمنده حاتم
دلیری، کش به روز رزم بوسند
رکاب افراسیاب و پای رستم
به حکم حاکم ملک صفاهان
کزو بنیاد حکمت گشت محکم
سمی شاه دین، ختم النبیین
محمد زبده ی اولاد آدم
عدالت پیشه ای کز پاس عدلش
در اصفاهان که گلزاری است خرم
پرد تیهو، نه او را خوف شاهین
چرد آهو، نه او را بیم ضیغم
عیان گردید، یوسف خیز چاهی
که شه ز آبش سرشته خاک آدم
چهی لبریز، چون چاه زنخدان
روان آب حیوة از وی دمادم
غرض، آن فخر حجاج حرم کوست
ز حرمت، در حریم کعبه محرم
به کار نیک، شد از حق موفق
به امری خیر گشت از غیب ملهم
نوشت آذر پی تاریخ سالش
در اصفاهان عیان شد بئر زمزم
(1163 ه.ق)