Prevنوشته قبلی نوشته بعدیNext اکنون که زمین شد ز بهاران همه گل هاتف اصفهانی – رباعی شماره 23 اکنون که زمین شد ز بهاران همه گل صحرا همه سبزه کوهساران همه گل از فرقت توست در دل ما همه خار وز طلعت تو به چشم یاران همه گل نویسندگان : امین پیرانی - حامد پیری نوشته های مرتبط در دهر چه غم ز بینوایی دارم ادامه نوشته » ای خواجه که نان به زیردستان ندهی ادامه نوشته » اول بودت برم گذر مسکن هم ادامه نوشته » افسوس که از همنفسان نیست کسی ادامه نوشته » دست ساقی ز دست حاتم خوشتر ادامه نوشته » هر گل که شمیم مشکبار آید ازو ادامه نوشته »
معنیشو میذارین؟