مخفی بدخشی – سایر اشعار شماره 7
(1)
ای جانشین نادر افغان خوش آمدی
ای دادرس به داد غریبان خوش آمدی
شاه غریب پرور ملت نواز ما
غمخوار بر ضعیف و یتیمان خوش آمدی
سرسبز گشت دشت و در كوهسار ما
ای خضر پی ملک بدخشان خوش آمدی
هستی به جود حاتم و نوشیروان به عدل
ای کان عدل و معدن احسان خوش آمدی
در عدل و داد کوش که شاهان روزگار
بردند افتخار بدین سان خوش آمدی
دانی که شان و شوكت شاهیست در گذر
نام نیکوست نیت شاهان خوش آمدی
اخلاق نیک و خلق نیکوی تو ظاهراست
باشد همه عنایت یزدان خوش آمدی
گنجینه ها و معدن مخفی و آشكار
بادا نثار مقدمت الآن خوش آمدی
آباد گشت قندوز و بغلان و تالقان
پس مانده ایم از همه اخوان خوش آمدی
لطفی نما که چاره ی بهبود ما شود
مگذارمان اضافه پریشان خوش آمدی
ذات شه است همچو طبیبی و ما علیل
اکنون تویی دلیل به درمان خوش آمدی
این مخفی ضعیفه ی عاجز به هر نماز
گوید دعا از دل و از جان خوش آمدی
واژگان دشوار :1-مخفی، ابیات فوق را زمانی که ظاهرشاه به بدخشان رفته بود، جهت پیشواز و خوش آمد سروده است.