ما آتش عشقیم که در موم رسیدیم

ما آتش عشقیم که در موم رسیدیم

چون شمع به پروانه مظلوم رسیدیم

یک حمله مردانه مستانه بکردیم

تا علم بدادیم و به معلوم رسیدیم

در منزل اول به دو فرسنگی هستی

در قافله امت مرحوم رسیدیم

آن مه که نه بالاست نه پست است بتابید

وان جا که نه محمود و نه مذموم رسیدیم

تا حضرت آن لعل که در کون نگنجد

بر کوری هر سنگ دل شوم رسیدیم

با آیت کرسی به سوی عرش پریدیم

تا حی بدیدیم و به قیوم رسیدیم

امروز از آن باغ چه بابرگ و نواییم

تا ظن نبری خواجه که محروم رسیدیم

ویرانه به بومان بگذاریم چو بازان

ما بوم نه‌ایم ار چه در این بوم رسیدیم

زنار گسستیم بر قیصر رومی

تبریز ببر قصه که در روم رسیدیم

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها