چون بزند گردنم سجده کند گردنش

چون بزند گردنم سجده کند گردنش

شیر خورد خون من ذوق من از خوردنش

هین هله شیر شکار پنجه ز من برمدار

هین که هزاران هزار منت آن بر منش

پخته خورد پخته خوار خام خورد عشق یار

خام منم ای نگار که نتوان پختنش

ای تو دهلزن به قل بنده تو را چون دهل

در تو درآویخته همچو دهل می‌زنش

گوش همه سرخوشان عشق کشد کش کشان

عشق تو داوود توست موم شده آهنش

دل همه مال و عقار خرج کند در قمار

چونک برهنه شود چرخ دهد مخزنش

دل ز سخن مال مال خواست زدن پر و بال

پرتو نور کمال کرد چنین الکنش

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها