چینی اگر ز سنبلِ زلف تو وا شود

صائب تبریزی- غزل شماره 4256

چینی اگر ز سنبلِ زلف تو وا شود

خون از دماغ مشک روان در ختا شود

صد پیرهن عرق کند از شرم، ماه مصر

یک عقده گر ز بند قبای تو وا شود

این شیوه ها که من ز میان تو دیده ام

مشکل به صد عبارت نازک ادا شود

بگشای لب که آب شود گوهر از حجاب

بنمای رخ که آینه محو صفا شود

آب گهر به چشمِ صدف اشک حسرت است

آنجا که لعل او به شکرخنده وا شود

خطّ شکسته است مرا خطّ سرنوشت

بال هما به طالع من بوریا شود

محرابِ صبح، گوشۀ ابرو بلند کرد

ساقی مهل نمازِ صراحی قضا شود

هر کس به ذوق معنی بیگانه آشناست

صائب به طرز تازۀ ما آشنا شود

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها