مشکل دل رمیده هوای وطن کند

صائب تبریزی- غزل شماره 4177

مشکل دل رمیده هوای وطن کند

شبنم چنان نرفت که یاد چمن کند

آنها که دید یوسف از اخوان سنگدل

خونش به گردن است که یاد وطن کند

دل می کند به سینۀ ما بیدلان رجوع

گر نافه بازگشت به ناف ختن کند

دلهای جمع را کند آشفته یاد من

راضی نمی شوم که کسی یاد من کند

بی پرده نقش صورت شیرین نگاشته است

تا انتقام عشق چه با کوهکن کند

بسیار رو مده دل عشاق را، مباد

زلف تو را گرانی دل بی شکن کند

بال ملک چو برگ خزان دیده ریخته است

پروانه را که یاد در آن انجمن کند؟

صائب مرا ز درد سخن خورد و خواب نیست

کو عیسیی که چارۀ درد سخن کند؟

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها