صائب تبریزی- غزل شماره 4047
دیوانه را به دامن صحرا که می برد؟
طفل یتیم را به تماشا که می برد؟
مکتوب خشک سلسلۀ پای قاصدست
موج سراب را سوی دریا که می برد؟
راه نسیم نیست در آن زلف تابدار
از بیدلان پیام به دلها که می برد؟
جایی که زلف حلقۀ بیرون در بود
نام دل شکستۀ ما را که می برد؟