عرق به پاکی گوهر کجا چو باده بود؟

صائب تبریزی- غزل شماره 3960

عرق به پاکی گوهر کجا چو باده بود؟

حرامزاده کجا چون حلالزاده بود؟

حضور دل نشود با گشاده رویی جمع

که شاهراه حوادث درِ گشاده بود

شود به عالم صورت روان هر که اسیر

چو آب آینه پیوسته ایستاده بود

کف گشاده محال است زیر دست شود

که گل به شاخ سوارست اگر پیاده بود

چنان که خانه ز گلجام می شود روشن

صفای خانۀ دلها ز جام باده بود

حضور اگر طلبی بی اراده شو صائب

که آرمیده بود هرکه بی اراده بود

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها