بهار را چمنت مست رنگ و بو سازد

صائب تبریزی- غزل شماره 3803

بهار را چمنت مست رنگ و بو سازد

نقاب را رخت آیینۀ دورو سازد

خوشا کسی که به خون جگر وضو سازد

به اشک سینۀ خود پاک از آرزو سازد

سبکروی که تواند به آفتاب رسید

چرا چو قطرۀ شبنم به رنگ و بو سازد؟

به جستجو نتوان گرچه ره به حق بردن

خوش آن که هستی خود صرف جستجو سازد

به دوش خود ز عزیزی دهند خلقش جای

به دست کوته خود هرکه چون سبو سازد

ز جیب بحر سبک سر برآورد چو حباب

صدف ز آب گهر گر به آبرو سازد

سرشک سوختۀ عشق اختیاری نیست

چگونه شمع گره گریه در گلو سازد؟

مکن اعانت ظالم ز ساده لوحیها

که تیغ، سنگِ فسان را سیاهرو سازد

به آرزوی دل خود کسی رسد صائب

که پاک سینۀ خود را ز آرزو سازد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها