کجا از هر مقلد کار ارباب بیان آید؟

صائب تبریزی- غزل شماره 3186

کجا از هر مقلد کار ارباب بیان آید؟

نیاید از ده انگشت آنچه تنها از زبان آید

کند مغلوب شیطان را به همت نفس صاحبدل

که سگ بر گرگ مستولی به امداد شبان آید

کمانداری به ابروی سبکدست تو می زیبد

که زخم ناوکش بر مغز پیش از استخوان آید

مشو در خواری از حال عزیزان جهان غافل

که یوسف در لباس بندگان در کاروان آید

ز فیض وسعت مشرب ندیدم سختی از دوران

که کشتی بی خطر بیرون ز بحر بیکران آید

ندانم چیست طعم آن لب میخوش، همین دانم

که آب زندگی از دیدن او در دهان آید

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها