صائب تبریزی- غزل شماره 3112
حضور قلب کی در سینۀ پرشور می باشد؟
کجا آسودگی در خانۀ زنبور می باشد؟
ز کشتن زندۀ جاوید می گردند اهل حق
که از دار سیاست رایت منصور می باشد
نیاید در حیات آن کس که بیرون از تن خاکی
اگرچه هست بر روی زمین، در گور می باشد
نگردد شوق رهرو بیش از نزدیکی منزل
در آن وادی که بیش از راه، منزل دور می باشد
مرا نگذاشت در سر هوش لعل آبدار او
می ممزوج اینجا بیشتر پر زور می باشد
ز چشم خوش نگاهان بر ندارد چشم وقت خط
حقوق آشنایی هر که را منظور می باشد
به چشم کم مبین زنهار در دولت ضعیفان را
که خال چهرۀ ملک سلیمان مور می باشد
کند از سنگ پیدا حسن عالمسوز عاشق را
چراغ طور را پروانه کوه طور می باشد
ز خوان رزق اگر صائب به دل خوردن شوم قانع
نمکدانم همان از دیده های شور می باشد