ز دین ناقصم از سبحه استغفار برخیزد

صائب تبریزی- غزل شماره 3034

ز دین ناقصم از سبحه استغفار برخیزد

ز ننگ کفر من مو بر تن زنار برخیزد

بگیر از آتش سوزنده تعلیم سبکروحی

که با آن سرکشی در پیش پای خار برخیزد

به خود چون مار می پیچم ز رشک زلف، کی باشد

که این ابر سیه زان دامن گلزار برخیزد؟

اگر وصف سر زلف تو در طومار بنویسم

چو شمع کشته دودم از سر طومار برخیزد

چنین کافتادم از طاق دل نشو و نما، مشکل

که مو از پیکرم چون کاه از دیوار برخیزد

عبث صیقل عرق می ریزد از بهر جلای من

عجب دارم که از آیینه ام زنگار برخیزد

پی طرف کلاهش لاله دارد نعل در آتش

ز خواب ناز گل از شوق آن دستار برخیزد

ز طرز تازه صائب داغ داری نکته سنجان را

عجب دارم کز آمل چون تو خوش گفتار برخیزد

 

 

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها