تا دل از یاد تو می در ساغر اندیشه داشت

صائب تبریزی- غزل شماره 1332

 

تا دل از یاد تو می در ساغر اندیشه داشت

هر حبابی را که می دیدم پری در شیشه داشت

چون نگردد صولت عشق از جنون من زیاد؟

در کدامین عهد شیری این چنین در بیشه داشت؟

تلخ اگر باشد حدیث من، مرا معذور دار

ریخت بر من آسمان زهری که در ته شیشه داشت

من که دارم سنگ بردارد ز پیش راه من؟

یار غاری کوهکن همراه خود چون تیشه داشت

صائب اکنون پیش موری می گذارم پشت دست

من که شیر آسمان از صولتم اندیشه داشت

 

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها