در دل پر خون غبار لشکر اندیشه نیست

صائب تبریزی- غزل شماره 1320

در دل پر خون غبار لشکر اندیشه نیست

گرد را دست تصرّف بر درون شیشه نیست

کار چون گویاست، بیکارست اظهار کمال

کوهکن را ترجمانی چون زبان تیشه نیست

محنت دنیا نمی گردد به گرد بیخودان

هست سهم شیر حاضر، شیر اگر در بیشه نیست

می کند گرد یتیمی آب گوهر را زیاد

حسن بالا دست را از گرد خط اندیشه نیست

هر که خواهد گو برآرد گرد از بنیاد ما

این درخت خشک را دلبستگی با ریشه نیست

در دل ما ره ندارد عقل و تدبیرات او

عاشقان را جز پری در شیشۀ اندیشه نیست

به که صائب از خرابات فلک بیرون رویم

در خور این بادۀ پر زور، اینجا شیشه نیست

 

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها