ایرج میرزا – قطعه شماره 41
پیام به شیرازیان
استاد کلّ فی الکلّ شوریده است در شعر
تناه نه من برآنم مَردُم همه برآرند
از اهل ذوق شیراز خواهم که گاه گاهی
با خوب رو نگاری چون کام دل برانند
هر عضو او که بینند از عضو دیگرش به
زان عضو بوسه ای چند بر یاد من ستانند
وان گاه با سه انگشت آن لذت از لب خویش
گیرند و رو به طهران از بهر من پَرانند
ذرات آسمانی این هدیه ی روان را
زان جا که باز گیرند در قلب من نشانند
تا من به ذوق آیم شعر و غزل بخوانم
خوبان شعر باید قدر مرا بدانند