ایرج میرزا – سایر اشعار شماره 14
نیست جهان جز همین که با تو بگویم
روز و شبانی به یکدگر شده پیوند
خلق جهان هم اگر تو نیک بسنجی
هیچ برون نیستند از این گره چند
یا قوی ظالمند و عاجز مظلوم
………………………………. (1)
عده ای از آنچه می ندارد غمگین
عده ی دیگر از آنچه دارد خرسند
سر کوی تو باز سبز شوم
گر چو بیدم قلم قلم بکنند
واژگان دشوار : 1– این مصراع از میان رفته است.
امین پیرانی - حامد پیری
ایرج میرزا – سایر اشعار شماره 2 دست حافظ به در از جامه ی خواب هشته در دست یکی جام شراب
ایرج میرزا – سایر اشعار شماره 7 اَمرَدی رفت تا نماز کند کرد .ون سفید خود بالا فاسقی زود جَست بر پشتش گفت سبحان ربی
ایرج میرزا – سایر اشعار شماره 5 در رثاء درة المعالی شد فصل بهار و گل صلا داد بر چهره ی خوب خود صفا داد
ایرج میرزا – سایر اشعار شماره 3 افسارش از بریشم و پالان ز مخمل است هر چند بد صدا است ولیکن مجلل است