ایرج میرزا – رباعی شماره ۷
ای دوست به ذات حق تعالی سوگند
کز هجر تو ساعتی نی ام من خرسند
وز یاد تو هیچ گه تغافل نکنم
تا حشراگر بُرند بندم از بند
ایرج میرزا – رباعی شماره ۷
ای دوست به ذات حق تعالی سوگند
کز هجر تو ساعتی نی ام من خرسند
وز یاد تو هیچ گه تغافل نکنم
تا حشراگر بُرند بندم از بند
امین پیرانی - حامد پیری
ایرج میرزا – رباعی شماره ۹ آمد به چمن برف شگرف خنکی در ثور که دید همچو برف خنکی ناگه ز دل غنچه برون آمد
ایرج میرزا – رباعی شماره ۴ هر وقت که دیدی غضبت رو آورد از یک تا صد شماره کن ای سره مرد در ضمن شماره
ایرج میرزا – رباعی شماره ۸ دیروز چه گلهای جهان افروزی امروز چه سرمای گلستان سوزی آرنده ی بَرد و آفریننده ی وَرد روزی آن
ایرج میرزا – رباعی شماره ۵ اکنون که هوای ری به سر دارم و بس ملبوس همین پوست به بر دارم و بس ز اسباب