به سلول انفرادی خوش آمدم !
محصول یک اغتشاش مبهم
من هم به فضایی بودن می اندیشم
به طعمی که توی مغزت میله می کارد تلخ
به قتل های نارس اعتراف می کنم
و این که دیوانه ای زنجیری در من قد کشیده است
هم ردیف گناه هایی تک سلولی .
در ذهن یک وکیل متولد می شوی
اینک مدافع کلماتی لجباز
باز دهانی که بی موقع سکوت می کند
سقوط آدم های زنجیره ای
و حال زندان عجیب به هم می خورد
اعدام
برای خودم سنگری ساخته ام
دست جمعی .
واژگان کلیدی: اشعار یعقوب سهوزاده،نمونه شعر یعقوب سهوزاده،شاعر یعقوب سهوزاده،شعرهای یعقوب سهوزاده،شعری از یعقوب سهوزاده،یک شعر از یعقوب سهوزاده،شعر نو یعقوب سهوزاده.