شعری از یعقوب سهوزاده

 

به سلول انفرادی خوش آمدم !

محصول یک اغتشاش مبهم

من هم به فضایی بودن می اندیشم

به طعمی که توی مغزت میله می کارد تلخ

به قتل های نارس اعتراف می کنم

و این که دیوانه ای زنجیری در من قد کشیده است

هم ردیف گناه هایی تک سلولی .

در ذهن یک وکیل متولد می شوی

اینک مدافع کلماتی لجباز

باز دهانی که بی موقع سکوت می کند

سقوط آدم های زنجیره ای

و حال زندان عجیب به هم می خورد

اعدام

برای خودم سنگری ساخته ام

دست جمعی .


 واژگان کلیدی: اشعار یعقوب سهوزاده،نمونه شعر یعقوب سهوزاده،شاعر یعقوب سهوزاده،شعرهای یعقوب سهوزاده،شعری از یعقوب سهوزاده،یک شعر از یعقوب سهوزاده،شعر نو یعقوب سهوزاده.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها