شعر نخست :
در این بهار خاموش
در این امتداد از تو نوشتن و تو را خواستن
در این طرح بیرنگی
در این فضای تهی از تو
نشسته ام روبروی این آیینه ی زنگار بسته
مُهر بر لب،دست از دل شسته،غمگین و خسته
در همین خانه در تاریکی نشسته
تو کنارم نیستی، چه بخواهم، چه نخواهم.
روبرویم هستی،چشم در چشم
در دل همان قاب کهنه
روی دیوار .
شعر دوم :
زنانه بگویم
کمی عشق می خواهم
کمی عاشقانه،کمی آغوش .
آغوشی نه از جنس آغوش یک مرد
نه از جنس خواستن
نه از جنسِ شهوت
آغوشی از جنس گرم محبت !
آغوشی که همه دلتنگی ها و خستگی هایم را
توی آن جا بگذارم .
شعر سوم :
من می خواهم تو را نفس بکشم
قدم بزنم ، تو را هجی کنم ، تماشایت کنم .
تو را سکوت کنم و فریاد بزنم .
می خواهم هر لحظه ، هر جا
پر شوم از حس با تو بودن ، در تو زیستن .
می خواهم عاشقت باشم .
می خواهم بهانه ام شوی ، دلتنگت شوم
ترانه ام شوی تا حواسم به تو باشد
می خواهم تک تک رجهای تن تو را بشمارم
تا مرز تنت بیایم و در تو گم شوم .
می خواهم تا ابد در تو جاودانه باشم .
واژگان کلیدی: اشعار راحله نیازی،نمونه شعر راحله نیازی،شاعر راحله نیازی،شعرهای راحله نیازی،شعری از راحله نیازی،یک شعر از راحله نیازی،شعر نو راحله نیازی.