شعر نخست :
امام حسین ع
چتر را می بندم و روی زمین می ایستم
زیر باران امام اولین می ایستم
اذن می خواهد به ایوان نجف داخل شدن
بین صف پشت سر روح الامین می ایستم
تا مگر من را ببیند شمس چشمان علی
کاهم و تا مرگ زیر ذره بین می ایستم
جسم و جانم جملگی قربانی دست خدا
تا ابد پای امیرالمومنین می ایستم
سرزنش عزم مرا چندین برابر می کند
میخم و سرشار عزمی آهنین می ایستم
می روم پای پیاده از نجف تا کربلا
من برای مِی شدن تا اربعین می ایستم
هر که پامالم کند مرگش فراخواهد رسید
مثل مین با مسلمین من پای دین می ایستم
إنّ فی حَبل الوَتین نبضٌ أُسَمّیهِ الحسین
تا قیامت با همین حبل المتین می ایستم
هرکجا نام حسین آید وسط خواهم گریست
هرکجا نام یل ام البنین می ایستم
شعر دوم :
حضرت علی اکبر ع
رخش سبزه است و مویش مشکی و لب قرمز اخرا
کأنّ المصطفی قد عادَ یولَد مرّهً أخری
یقین روح محمد رفته در جسم علی اکبر
اگر ما می پذیرفتیم مفهوم تناسخ را
هزاران خسرو و فرهاد و یوسف، می شود مجنون
همینکه زاده ی لیلا هویدا میکند رخ را
سپاه شمر کافر کیش، مات جلوه ی حُسنش
سوار اسب خود، وقتی نمایان می کند رخ را
به جرم چهرهاش شد کشته یا اسمش؟ نمیدانم
نمی فهمیم علت را ، نمییابیم پاسخ را
عطش، آتش شد اما با لب بابا گلستان شد
چنانکه آتش نمرود، ابراهیم تارخ را
واژگان کلیدی : اشعار،نمونه شعر،شاعر،شعرهای،شعری از،یک شعر از،غزل غزلیات غزل های غزلی از،شعری درباره اربعین امام حسین ع،شعر با موضوع حضرت علی اکبر علیه السلام،شعر دینی مذهبی آیینی،محسن رضواني.