رهی معیری – غزلیات ناتمام
شماره 10
اشک
گرنه در پرده دری خوی سحر دارد اشک
پرده از راز نهانم ز چه بردارد اشک؟
شد هم آغوش گل از اشک محبت شبنم
رهی از گریه میاسا که اثر دارد اشک
رهی معیری – غزلیات ناتمام
شماره 10
اشک
گرنه در پرده دری خوی سحر دارد اشک
پرده از راز نهانم ز چه بردارد اشک؟
شد هم آغوش گل از اشک محبت شبنم
رهی از گریه میاسا که اثر دارد اشک
امین پیرانی - حامد پیری
رهی معیری – غزلیات ناتمام شماره 15 نمی دانی نگشتی صيد گیسویی پریشانی نمی دانی برو ناصح، که حال ما نمی دانی نمی دانی رهی
رهی معیری – غزلیات ناتمام شماره 14 گلستان وجود نوبهار آمد، بزن دستی به دامان گلی در گلستان وجود، از خار کمتر نيستی افکند واماندگان
رهی معیری – غزلیات ناتمام شماره 6 خرمن گل گر وفا دور از تو شد ای خرمن گل، دور نیست همدمی با چون تو
رهی معیری – غزلیات ناتمام شماره 13 آرزو نیست جز این شیوه ی چشم فریب انگیز او فتنه بارد از نگاه گرم سحرآمیز او گرچه