قصاب کاشانی – غزل شماره 195
دل به دهر حیلهگر دادم غلط کردم غلط
رفت ذوق هستی از یادم غلط کردم غلط
خرمن عمری که جمع آورده بودم سالها
داد دهر سفله بر بادم غلط کردم غلط
زآرزوی کوی شیرین کوه عصیان روزگار
بست بر گردن چو فرهادم غلط کردم غلط
یادگار از من به غیر از معصیت چیزی نماند
نفس کافر بود استادم غلط کردم غلط
در چمن عمری ندانستم که اصل جلوه چیست
من همان در فکر شمشادم غلط کردم غلط
کاری از من برنیامد تا به کار آید مرا
بود چون در دل غمت شادم غلط کردم غلط
با هزاران ماجرا دارد همان طول امل
زین جهان قصاب دلشادم غلط کردم غلط