قاآنی شیرازی – قطعه شماره 121
داورا ای که خاک پای تو را
شاه انجم به دیدگان رفته
هفته ای می رود که شاهد بخت
رخ به جلباب غصه بنهفته
زانکه مداح خود به مثقب فکر
در مدیح تو گوهری سفته
کس بدان پایه مدح نشنیده
کس بدان مایه شعر ناگفته
لیک از آن کاخ مدیح دلکش را
داور روزگار نشنفته
فکرتش از کلال پژمرده
خاطرش از ملال آشفته
چه شود گر شود ز رحمت تو
مستفیض این روان آلفته
باد از یمن طالع بیدار
بدسگالت به خاک و خون خفته