من بندهٔ آنم که ببوسد دهن تو

فروغی بسطامی- غزل شماره 280

من بندهٔ آنم که ببوسد دهن تو

وز هر دهنی نشنود الّا سخن تو

ترسم به جنون کار کشد اهل خرد را

در سلسلهٔ زلف شکن بر شکن تو

اندیشهٔ مردم همه از شور قیامت

تشویش من از قامت عاشق فکن تو

شاید که شود رنگ به خون دل شیرین

هر تیشه که بر سنگ زند کوهکن تو

بلبل خجل از زمزمهٔ مرغ دل من

گل منفعل از غنچهٔ شاخ چمن تو

هر طایر خوش نغمه که در باغ بهشت است

حسرت کشد از باغ گل و یاسمن تو

از فخر نهد پا به سر یوسف مصری

هر دل که در افتاده به چاه ذقن تو

پیداست که هرگز ننهد روی به بهبود

زخم دل عشاق ز مشک ختن تو

بس جامهٔ طاقت که بر اندام فروغی

گردیده قبا از هوس پیرهن تو

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest


0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها