با نوک مداد
روی گونه ی سپیدِ کاغذی
نقطه ای گذاشتم.
نقطه؛ خط
و خط
خطوط می شود.
زیر تازیانه ها
نمی توان
ترانه ساخت.
زیر تازیانه ها، نمی توان سرود خواند.
دشتِ بیکرانه ی نیاز من!
در خجالتم؛ از این نهال کوچکی
که
در تو کاشتم.
واژگان کلیدی: اشعار کامبیز صدیق کسمایی،نمونه شعر کامبیز صدیق کسمایی،شعرهای کامبیز صدیق کسمایی،یک شعر از کامبیز صدیق کسمایی،شعر نو کامبیز صدیق کسمایی،شاعر کامبیز صدیق کسمایی.