رهی معیری – غزلیات ناتمام
شماره ۱۴
گلستان وجود
نوبهار آمد، بزن دستی به دامان گلی
در گلستان وجود، از خار کمتر نيستی
افکند واماندگان را سایه ی راحت به سر
بهره ای بخش آخر از دیوار کمتر نیستی
رهی معیری – غزلیات ناتمام
شماره ۱۴
گلستان وجود
نوبهار آمد، بزن دستی به دامان گلی
در گلستان وجود، از خار کمتر نيستی
افکند واماندگان را سایه ی راحت به سر
بهره ای بخش آخر از دیوار کمتر نیستی
امین پیرانی - حامد پیری
رهی معیری – غزلیات ناتمام شماره ۱۳ آرزو نیست جز این شیوه ی چشم فریب انگیز او فتنه بارد از نگاه گرم سحرآمیز او گرچه
رهی معیری – غزلیات ناتمام شماره ۹ ایران پرست باش دست ار دهد به پای گل و لاله مست باش جامی بنوش و بی
رهی معیری – غزلیات ناتمام شماره ۶ خرمن گل گر وفا دور از تو شد ای خرمن گل، دور نیست همدمی با چون تو
رهی معیری – غزلیات ناتمام شماره ۲ اشک و آه نه اشکی، تا که ره بندد ز پیش، آن آتشین خو را نه آهی، تا