رهی معیری – غزلیات
شماره 50
حصار عافیت
نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد ؟
بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد ؟
به من که سوختم از داغ مهربانی خویش
فراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد ؟
سرای خانه به دوشی، حصار عافیت است
صبا به طایر بی آشیان چه خواهد کرد ؟
ز فیض ابر چه حاصل گیاه سوخته را ؟
شراب با من افسرده جان چه خواهد کرد ؟
مکن تلاش که نتوان گرفت دامن عمر
غبار بادیه با کاروان چه خواهد کرد ؟
به باغ خلد نیاسود جان علوی ما
به حیرتم که در این خاکدان چه خواهد کرد ؟
صفای باده ی روشن ز جوش سینه ی اوست
تو چاره ساز خودی، آسمان چه خواهد کرد ؟
به من که از دو جهان فارغم به دولت عشق
رهی ملامت اهل جهان چه خواهد کرد ؟