ای صید رخ تو شیر و آهو

ای صید رخ تو شیر و آهو

پنهان ز کجا شود چنان رو

چندانک توانیش تو می‌پوش

می‌بند نقاب توی بر تو

در روزن سینه‌ها بتابید

خورشید ز مطلع ترازو

اندر عدم و وجود افکند

صد غلغله عشق که تعالوا

ای قند دو لعل تو خردسوز

وی تیر دو چشم تو جگرجو

سی بیت دگر بخواست گفتن

مستیش کشید گوش از آن سو

سی بیت فروختم به یک بیت

بیتی که گشاده شد در آن کو

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها