امروز خوش است دل که تو دوش

مولانا-غزل شماره 1238

 

امروز خوش است دل که تو دوش

خون دل ما بخورده‌ای نوش

ای دوش نموده روی چون ماه

و امروز هزار شکل و روپوش

دل سجده کنان به پیش آن چشم

جان حلقه شده به پیش آن گوش

هر لحظه اشارتی که هش دار

هش می‌خواهی ز مرد بی‌هوش

سرنای توام مرا تو گویی

من در تو فرودمم تو مخروش

از بیم تو گشته شیر گربه

در خاک خزیده صبر چون موش

هر ذره کنار اگر گشاید

خورشید نگنجد اندر آغوش

خورشید چو شد تو را خریدار

ای ذره به نقد نسیه بفروش

باقی غزل مگو که حیف است

ما در گفتار و دوست خاموش

لیکن چه کنم که رسم کهنه‌ست

دریا خاموش و موج در جوش

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها