آن دل که به دست بت گرفتارم ازو عنصری بلخی اشعار منسوب شماره 12 آن دل که به دست بت گرفتارم ازو وز دست همی درگذرد کارم ازو بیزار شدست از من و ادامه نوشته »
بفروختمت سزد به جان باز خرم عنصری بلخی اشعار منسوب شماره 7 بفروختمت سزد به جان باز خرم ارزان بفروختم گران باز خرم یاری خواهم ز دوستان ای دلبر تا بو ادامه نوشته »
شب ها چو ز روز وصل او یاد کنم عنصری بلخی اشعار منسوب شماره 9 شب ها چو ز روز وصل او یاد کنم تا روز هزار گونه فریاد کنم ترسم که شب اجل ادامه نوشته »
بر آتش هجر عمری ار بنشینم عنصری بلخی اشعار منسوب شماره 10 بر آتش هجر عمری ار بنشینم خاک در تو همی به دل نگزینم از باد همه نسیم زلفت بویم ادامه نوشته »