ورود-ثبت نام

شب من سحر نمودی که به طلعت آفتابی

اقبال لاهوری

زبور عجم

شماره 37

شب من سحر نمودی که به طلعت آفتابی

تو به طلعت آفتابی سزد اینکه بی حجابی

تو به درد من رسیدی به ضمیرم آرمیدی

ز نگاه من رمیدی به چنین گران رکابی

تو عیار کم عیاران تو قرار بی قراران

تو دوای دل فگاران مگر اینکه دیریابی

غم عشق و لذت او اثر دو گونه دارد

گهی سوز و دردمندی گهی مستی و خرابی

ز حکایت دل من تو بگو که خوب دانی

دل من کجا که او را به کنار من نیابی

به جلال تو که در دل دگر آرزو ندارم

به جز این دعا که بخشی به کبوتران عقابی

 

نویسندگان :

نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *