شعر نخست:
ای روی تو شمع محفل ما
روشن به تو دیده و دل ما
حُسنت ز تجلیات دم زد
گیسوی تو شد سلاسل ما
تا روی تو رهنمای ما شد
جز كوی تو نیست منزل ما
آن كه به عقل راه پوییم
ناقص شود عقل كامل ما
ای عشق كه حلّ مشكلاتی
بگشای ز لطف، مشكل ما
لب بر لب و جام باده در دست
اين است ز عمر حاصل ما
كاری به جز از خداپرستی
ایزد نسرشته در گل ما
رایت زده عشق در بیابان
تا جمع كند قبایل ما
يک جلوه نمود یار و برچید
از هر دو جهان مشاغل ما
نُه طاق فلک به مقصد فقر
بر دوش كشیده محمل ما
شعر دوم:
من مست جام وحدتم، بنگر چه سان یا هو زنم
آفاق زير پا نهم پس دم ز الاّ هو زنم
عنقای قاف عزلتم از خلق اندر وحشتم
چون بال بگشایم ز هم، بر باز و بر تیهو زنم
ای ساربان! ای ساربان! لختی فروتر كش عنان
بگذار تا من از میان، خرگه به طرف جو زنم
ای سالكان! ای سالكان! آگه شوید از هالكان
زین سو بگردانید ره، تا خیمه دیگر سو زنم
اين راه باشد پر خطر، چون بگذرم این المفر؟
بی هادی و بی راهبر، فرياد “لا تلقوا” زنم
وين رهروان بی محل هر یک فتاده در وَحَل
سرگرم لا تبدو هُبل من لیس الاّ هو زنم
مهدی و هادی نور حق، مرآت حق، منظور حق
با طلعت مستور حق، كوسِ محبت جو زنم
سودای عشقش بر سرم، از فرقتش در آذرم
زنجیر از پا بَر دَرَم، آن گه كمند از مو زنم
شعر سوم:
افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم
جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم
بس سعی نمودیم که بینیم رخ دوست
جان ها به لب آمد،رخ دلدار ندیدیم
ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر
آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم
ای بسته به زنجیر تو دل های محبان
رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم
رخسار تو در پرده نهان است و عیان است
بر هر چه نظر کردیم رخسار تو دیدیم
چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم
از شام فراغت چو سحرگه ندمیدیم
تا رشته ی طاعت به تو پیوست نمودیم
هر رشته که بر غیر تو بستیم بریدیم
شاها ! به تولای تو در مهد غنودیم
وز یاد لب لعل تو ما شیر مکیدیم
ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن
کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم
ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه
در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم
ای دست خدا دست برآور که ز دشمن
بس ظلم بدیدیم و بسی طعنه شنیدیم
شمشیر کجت راست کند قامت دین را
هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم
شاها ز فقیران درت روی مگردان
بر درگهت افتاده به صد گونه امیدیم
واژگان کلیدی: آیت الله حاج میرزا علی اکبر نوقانی،شیخ میرزا علی اکبر نوقانی،اشعار علی اکبر نوقانی،نمونه شعر علی اکبر نوقانی،شاعر علی اکبر نوقانی،شعرهای علی اکبر نوقانی،شعری از علی اکبر نوقانی،یک شعر از علی اکبر نوقانی،غزل علی اکبر نوقانی،غزلیات علی اکبر نوقانی،غزل های علی اکبر نوقانی،غزلی از علی اکبر نوقانی،آیة الله علی اکبر نوقانی،علي اکبر نوقاني،شعر دینی مذهبی و آیینی علی اکبر نوقانی،علی اکبر نوغانی.