حرف ر :
غزل شماره ۱۰۱۵ : ای شاهد سیمین ذقن درده شرابی همچو زر
غزل شماره ۱۰۱۶ : انا فتحنا عینکم فاستبصروا الغیب البصر
غزل شماره ۱۰۱۷ : آمد ترش رویی دگر یا زمهریر است او مگر
غزل شماره ۱۰۱۸ : رو چشم جان را برگشا در بیدلان اندرنگر
غزل شماره ۱۰۱۹ : ما را خدا از بهر چه آورد بهر شور و شر
غزل شماره ۱۰۲۰ : ای تو نگار خانگی خانه درآ از این سفر
غزل شماره ۱۰۲۱ : گرم درآ و دم مده باده بیار و غم ببر
غزل شماره ۱۰۲۲ : دی سحری بر گذری گفت مرا یار
غزل شماره ۱۰۲۳ : اگر باده خوری باری ز دست دلبر ما خور
غزل شماره ۱۰۲۴ : مرا همچون پدر بنگر نه همچون شوهر مادر
غزل شماره ۱۰۲۵ : مرا آن اصل بیداری دگرباره به خواب اندر
غزل شماره ۱۰۲۶ : گر چه نه به دریاییم دانه گهریم آخر
غزل شماره ۱۰۲۷ : یغمابک ترکستان بر زنگ بزد لشکر
غزل شماره ۱۰۲۸ : ذاتت عسلست ای جان گفتت عسلی دیگر
غزل شماره ۱۰۲۹ : جان بر کف خود داری ای مونس جان زوتر
غزل شماره ۱۰۳۰ : نیمیت ز زهر آمد نیمی دگر از شکر
غزل شماره ۱۰۳۱ : جان من و جان تو بستست به همدیگر
غزل شماره ۱۰۳۲ : تا چند زنی بر من ز انکار تو خار آخر
غزل شماره ۱۰۳۳ : ای دیده مرا بر در واپس بکشیده سر
غزل شماره ۱۰۳۴ : مکن یار مکن یار مرو ای مه عیار
غزل شماره ۱۰۳۵ : ای عاشق بیچاره شده زار به زر بر
غزل شماره ۱۰۳۶ : ای رخت فکنده تو بر اومید و حذر بر
غزل شماره ۱۰۳۷ : گیرم که بود میر تو را زر به خروار
غزل شماره ۱۰۳۸ : به حسن تو نباشد یار دیگر
غزل شماره ۱۰۳۹ : بگرد فتنه میگردی دگربار
غزل شماره ۱۰۴۰ : جفا از سر گرفتی یاد میدار
غزل شماره ۱۰۴۱ : مرا یارا چنین بییار مگذار
غزل شماره ۱۰۴۲ : منم از جان خود بیزار بیزار
غزل شماره ۱۰۴۳ : مرا اقبال خندانید آخر
غزل شماره ۱۰۴۴ : به ساقی درنگر در مست منگر
غزل شماره ۱۰۴۵ : بگردان ساقیا آن جام دیگر
غزل شماره ۱۰۴۶ : نگشتم از تو هرگز ای صنم سیر
غزل شماره ۱۰۴۷ : در این سرما و باران یار خوشتر
غزل شماره ۱۰۴۸ : خداوند خداوندان اسرار
غزل شماره ۱۰۴۹ : صد بار بگفتمت نگهدار
غزل شماره ۱۰۵۰ : کی باشد اختری در اقطار
غزل شماره ۱۰۵۱ : شب گشت ولیک پیش اغیار
غزل شماره ۱۰۵۲ : نوریست میان شعر احمر
غزل شماره ۱۰۵۳ : نزدیک توام مرا مبین دور
غزل شماره ۱۰۵۴ : ای یار شگرف در همه کار
غزل شماره ۱۰۵۵ : انجیرفروش را چه بهتر
غزل شماره ۱۰۵۶ : انجیرفروش را چه بهتر
غزل شماره ۱۰۵۷ : دارد درویش نوش دیگر
غزل شماره ۱۰۵۸ : آخر کی شود از آن لقا سیر
غزل شماره ۱۰۵۹ : گفتی که زیان کنی زیان گیر
غزل شماره ۱۰۶۰ : عاشقی در خشم شد از یار خود معشوق وار
غزل شماره ۱۰۶۱ : عرض لشکر میدهد مر عاشقان را عشق یار
غزل شماره ۱۰۶۲ : چون نبینم من جمالت صد جهان خود دیده گیر
غزل شماره ۱۰۶۳ : عزم رفتن کردهای چون عمر شیرین یاد دار
غزل شماره ۱۰۶۴ : مطربا در پیش شاهان چون شدستی پرده دار
غزل شماره ۱۰۶۵ : یا ربا این لطفها را از لبش پاینده دار
غزل شماره ۱۰۶۶ : مرحبا ای جان باقی پادشاه کامیار
غزل شماره ۱۰۶۷ : سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر
غزل شماره ۱۰۶۸ : نیشکر باید که بندد پیش آن لبها کمر
غزل شماره ۱۰۶۹ : در سماع عاشقان زد فر و تابش بر اثیر
غزل شماره ۱۰۷۰ : گر به خلوت دیدمی او را به جایی سیر سیر
غزل شماره ۱۰۷۱ : معده را پر کردهای دوش از خمیر و از فطیر
غزل شماره ۱۰۷۲ : گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر
غزل شماره ۱۰۷۳ : خوی بد دارم ملولم تو مرا معذور دار
غزل شماره ۱۰۷۴ : گرم در گفتار آمد آن صنم این الفرار
غزل شماره ۱۰۷۵ : آینه چینی تو را با زنگی اعشی چه کار
غزل شماره ۱۰۷۶ : لحظه لحظه می برون آمد ز پرده شهریار
غزل شماره ۱۰۷۷ : از کنار خویش یابم هر دمی من بوی یار
غزل شماره ۱۰۷۸ : شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر
غزل شماره ۱۰۷۹ : بهر شهوت جان خود را میدهی همچون ستور
غزل شماره ۱۰۸۰ : ساقیا هستند خلقان از می ما دور دور
غزل شماره ۱۰۸۱ : ای صبا حالی ز خد و خال شمس الدین بیار
غزل شماره ۱۰۸۲ : عقل بند ره روان و عاشقانست ای پسر
غزل شماره ۱۰۸۳ : هله زیرک هله زیرک هله زیرک هله زوتر
غزل شماره ۱۰۸۴ : مه روزه اندرآمد هله ای بت چو شکر
غزل شماره ۱۰۸۵ : همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
غزل شماره ۱۰۸۶ : هله زیرک هله زیرک هله زیرک زوتر
غزل شماره ۱۰۸۷ : بده آن باده به ما باده به ما اولیتر
غزل شماره ۱۰۸۸ : سر فروکن به سحر کز سر بازار نظر
غزل شماره ۱۰۸۹ : هین که آمد به سر کوی تو مجنون دگر
غزل شماره ۱۰۹۰ : صنما این چه گمانست فرودست حقیر
غزل شماره ۱۰۹۱ : نه که مهمان غریبم تو مرا یار مگیر
غزل شماره ۱۰۹۲ : اختران را شب وصلست و نثارست و نثار
غزل شماره ۱۰۹۳ : روستایی بچهای هست درون بازار
غزل شماره ۱۰۹۴ : پر ده آن جام می را ساقیا بار دیگر
غزل شماره ۱۰۹۵ : داد جاروبی به دستم آن نگار
غزل شماره ۱۰۹۶ : گر ز سر عشق او داری خبر
غزل شماره ۱۰۹۷ : عقل بند ره روانست ای پسر
غزل شماره ۱۰۹۸ : آمدم من بیدل و جان ای پسر
غزل شماره ۱۰۹۹ : ای نهاده بر سر زانو تو سر
غزل شماره ۱۱۰۰ : بس که میانگیخت آن مه شور و شر
غزل شماره ۱۱۰۱ : نرم نرمک سوی رخسارش نگر
غزل شماره ۱۱۰۲ : عشق را با گفت و با ایما چه کار
غزل شماره ۱۱۰۳ : رفتم آن جا مست و گفتم ای نگار
غزل شماره ۱۱۰۴ : باز شد در عاشقی بابی دگر
غزل شماره ۱۱۰۵ : ای خیالت در دل من هر سحور
غزل شماره ۱۱۰۶ : راز را اندر میان نه وامگیر
غزل شماره ۱۱۰۷ : در چمن آیید و بربندید دید
غزل شماره ۱۱۰۸ : ساقیا باده چون نار بیار
غزل شماره ۱۱۰۹ : ساقیا باده گلرنگ بیار
غزل شماره ۱۱۱۰ : از لب یار شکر را چه خبر
غزل شماره ۱۱۱۱ : روزی خوشست رویت از نور روز خوشتر
غزل شماره ۱۱۱۲ : بر منبرست این دم مذکر مذکر
غزل شماره ۱۱۱۳ : ای جان جان جانها جانی و چیز دیگر
غزل شماره ۱۱۱۴ : ای محو عشق گشته جانی و چیز دیگر
غزل شماره ۱۱۱۵ : ای آینه فقیری جانی و چیز دیگر
غزل شماره ۱۱۱۶ : هر کس به جنس خویش درآمیخت ای نگار
غزل شماره ۱۱۱۷ : دل ناظر جمال تو آن گاه انتظار
غزل شماره ۱۱۱۸ : میر شکار من که مرا کردهای شکار
غزل شماره ۱۱۱۹ : کس بیکسی نماند میدان تو این قدر
غزل شماره ۱۱۲۰ : مستیم و بیخودیم و جمال تو پرده در
غزل شماره ۱۱۲۱ : آمد بهار خرم و آمد رسول یار
غزل شماره ۱۱۲۲ : اندیشه را رها کن اندر دلش مگیر
غزل شماره ۱۱۲۳ : پرده خوش آن بود کز پس آن پرده دار
غزل شماره ۱۱۲۴ : تاخت رخ آفتاب گشت جهان مست وار
غزل شماره ۱۱۲۵ : چون سر کس نیستت فتنه مکن دل مبر
غزل شماره ۱۱۲۶ : سست مکن زه که من تیر توام چارپر
غزل شماره ۱۱۲۷ : وجهک مثل القمر قلبک مثل الحجر
غزل شماره ۱۱۲۸ : بر سر ره دیدمش تیزروان چون قمر
غزل شماره ۱۱۲۹ : عمر که بیعشق رفت هیچ حسابش مگیر
غزل شماره ۱۱۳۰ : آید هر دم رسول از طرف شهر یار
غزل شماره ۱۱۳۱ : گفت لبم چون شکر ارزد گنج گهر
غزل شماره ۱۱۳۲ : چون سر کس نیستت فتنه مکن دل مبر
غزل شماره ۱۱۳۳ : نه در وفات گذارد نه در جفا دلدار
غزل شماره ۱۱۳۴ : چرا ز قافله یک کس نمیشود بیدار
غزل شماره ۱۱۳۵ : بیار ساقی بادت فدا سر و دستار
غزل شماره ۱۱۳۶ : نبشتست خدا گرد چهره دلدار
غزل شماره ۱۱۳۷ : شدست نور محمد هزار شاخ هزار
غزل شماره ۱۱۳۸ : چه مایه رنج کشیدم ز یار تا این کار
غزل شماره ۱۱۳۹ : مجوی شادی چون در غمست میل نگار
غزل شماره ۱۱۴۰ : بیامدیم دگربار چون نسیم بهار
غزل شماره ۱۱۴۱ : ز بامداد چه دشمن کشست دیدن یار
غزل شماره ۱۱۴۲ : درخت اگر متحرک بدی به پا و به پر
غزل شماره ۱۱۴۳ : تو شاخ خشک چرایی به روی یار نگر
غزل شماره ۱۱۴۴ : ندا رسید به جانها ز خسرو منصور
غزل شماره ۱۱۴۵ : به من نگر که منم مونس تو اندر گور
غزل شماره ۱۱۴۶ : مرا بگاه ده ای ساقی کریم عقار
غزل شماره ۱۱۴۷ : بکش بکش که چه خوش میکشی بیار بیار
غزل شماره ۱۱۴۸ : کسی بگفت ز ما یا از اوست نیکی و شر
غزل شماره ۱۱۴۹ : فغان فغان که ببست آن نگار بار سفر
غزل شماره ۱۱۵۰ : به خدمت لبت آمد به انتجاع شکر
غزل شماره ۱۱۵۱ : قدح شکست و شرابم نماند و من مخمور
غزل شماره ۱۱۵۲ : ببین دلی که نگردد ز جان سپاری سیر
غزل شماره ۱۱۵۳ : مه تو یار ندارد جز او تو یار مگیر
غزل شماره ۱۱۵۴ : چو دررسید ز تبریز شمس دین چو قمر
غزل شماره ۱۱۵۵ : از آن مقام که نبود گشاد زود گذر
غزل شماره ۱۱۵۶ : مطرب عاشقان بجنبان تار
غزل شماره ۱۱۵۷ : گر تو خواهی وطن پر از دلدار
غزل شماره ۱۱۵۸ : رحم بر یار کی کند هم یار
غزل شماره ۱۱۵۹ : عشق جانست عشق تو جانتر
غزل شماره ۱۱۶۰ : روی بنما به ما مکن مستور
غزل شماره ۱۱۶۱ : مطربا عیش و نوش از سر گیر
غزل شماره ۱۱۶۲ : مطربا عشقبازی از سر گیر
غزل شماره ۱۱۶۳ : عار بادا جهانیان را عار
غزل شماره ۱۱۶۴ : خلق را زیر گنبد دوار
غزل شماره ۱۱۶۵ : میر خرابات تویی ای نگار
غزل شماره ۱۱۶۶ : چند از این راه نو روزگار
غزل شماره ۱۱۶۷ : مست توام نه از می و نه از کوکنار
غزل شماره ۱۱۶۸ : جان خراباتی و عمر بهار
غزل شماره ۱۱۶۹ : هست کسی صافی و زیبانظر
غزل شماره ۱۱۷۰ : رحم کن ار زخم شوم سر به سر
غزل شماره ۱۱۷۱ : در بگشا کآمد خامی دگر
غزل شماره ۱۱۷۲ : جاء الربیع و البطر زال الشتاء و الخطر
غزل شماره ۱۱۷۳ : بشنو خبر صادق از گفته پیغامبر
غزل شماره ۱۱۷۴ : مرا میگفت دوش آن یار عیار
غزل شماره ۱۱۷۵ : انجیرفروش را چه بهتر
غزل شماره ۱۱۷۶ : انتم الشمس و القمر منکم السمع و البصر
غزل شماره ۱۱۷۷ : آفتابی برآمد از اسرار
غزل شماره ۱۱۷۸ : جاء الربیع و البطر زال الشتاء و الخطر
غزل شماره ۱۱۷۹ : غره وجه سلبت قلب جمیع البشر
غزل شماره ۱۱۸۰ : سیدی انی کلیل انت فی زی النهار
حرف ز :
غزل شماره ۱۱۸۱ : به سوی ما نگر چشمی برانداز
غزل شماره ۱۱۸۲ : تو چشم شیخ را دیدن میاموز
غزل شماره ۱۱۸۳ : اگر کی در فرینداش یوقسا یاوز
غزل شماره ۱۱۸۴ : بیا با تو مرا کارست امروز
غزل شماره ۱۱۸۵ : چنان مستم چنان مستم من امروز
غزل شماره ۱۱۸۶ : چنان مستم چنان مستم من امروز
غزل شماره ۱۱۸۷ : در این سرما سر ما داری امروز
غزل شماره ۱۱۸۸ : الا ای شمع گریان گرم میسوز
غزل شماره ۱۱۸۹ : در این سرما سر ما داری امروز
غزل شماره ۱۱۹۰ : ای خفته به یاد یار برخیز
غزل شماره ۱۱۹۱ : ماییم فداییان جانباز
غزل شماره ۱۱۹۲ : برخیز و صبوح را برانگیز
غزل شماره ۱۱۹۳ : من از سخنان مهرانگیز
غزل شماره ۱۱۹۴ : گر نهای دیوانه رو مر خویش را دیوانه ساز
غزل شماره ۱۱۹۵ : سوی خانه خویش آمد عشق آن عاشق نواز
غزل شماره ۱۱۹۶ : عاشقان را شد مسلم شب نشستن تا به روز
غزل شماره ۱۱۹۷ : اگر آتش است یارت تو برو در او همیسوز
غزل شماره ۱۱۹۸ : سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز
غزل شماره ۱۱۹۹ : یا مکثر الدلال علی الخلق بالنشوز
غزل شماره ۱۲۰۰ : ساقی روحانیان روح شدم خیز خیز
غزل شماره ۱۲۰۱ : برای عاشق و دزدست شب فراخ و دراز
غزل شماره ۱۲۰۲ : به آفتاب شهم گفت هین مکن این ناز
غزل شماره ۱۲۰۳ : برو برو که نفورم ز عشق عارآمیز
حرف س :
غزل شماره ۱۲۰۴ : عشق گزین عشق و در او کوکبه میران و مترس
غزل شماره ۱۲۰۵ : سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس
غزل شماره ۱۲۰۶ : سوی لبش هر آنک شد زخم خورد ز پیش و پس
غزل شماره ۱۲۰۷ : نیم شب از عشق تا دانی چه میگوید خروس
غزل شماره ۱۲۰۸ : حال ما بیآن مه زیبا مپرس
غزل شماره ۱۲۰۹ : ای دل بیبهره از بهرام ترس
غزل شماره ۱۲۱۰ : نیست در آخرزمان فریادرس
غزل شماره ۱۲۱۱ : ای روترش به پیشم بد گفتهای مرا پس
غزل شماره ۱۲۱۲ : دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس
غزل شماره ۱۲۱۳ : ای سگ قصاب هجر خون مرا خوش بلیس
غزل شماره ۱۲۱۴ : بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس
حرف ش :
غزل شماره ۱۲۱۵ : ای مست ماه روی تو استاره و گردون خوش
غزل شماره ۱۲۱۶ : گر عاشقی از جان و دل جور و جفای یار کش
غزل شماره ۱۲۱۷ : الحذر از عشق حذر هر کی نشانی بودش
غزل شماره ۱۲۱۸ : ای شب خوش رو که تویی مهتر و سالار حبش
غزل شماره ۱۲۱۹ : یار نخواهم که بود بدخو و غمخوار و ترش
غزل شماره ۱۲۲۰ : دام دگر نهادهام تا که مگر بگیرمش
غزل شماره ۱۲۲۱ : اگر گم گردد این بیدل از آن دلدار جوییدش
غزل شماره ۱۲۲۲ : چه دارد در دل آن خواجه که میتابد ز رخسارش
غزل شماره ۱۲۲۳ : قرین مه دو مریخند و آن دو چشمت ای دلکش
غزل شماره ۱۲۲۴ : پریشان باد پیوسته دل از زلف پریشانش
غزل شماره ۱۲۲۵ : ریاضت نیست پیش ما همه لطفست و بخشایش
غزل شماره ۱۲۲۶ : آن یار ترش رو را این سوی کشانیدش
غزل شماره ۱۲۲۷ : رویش خوش و مویش خوش وان طره جعدینش
غزل شماره ۱۲۲۸ : ای یوسف مه رویان ای جاه و جمالت خوش
غزل شماره ۱۲۲۹ : زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش
غزل شماره ۱۲۳۰ : جانم به چه آرامد ای یار به آمیزش
غزل شماره ۱۲۳۱ : وقتت خوش وقتت خوش حلوایی و شکرکش
غزل شماره ۱۲۳۲ : هنگام صبوح آمد ای مرغ سحرخوانش
غزل شماره ۱۲۳۳ : درون ظلمتی میجو صفاتش
غزل شماره ۱۲۳۴ : قضا آمد شنو طبل نفیرش
غزل شماره ۱۲۳۵ : نگاری را که میجویم به جانش
غزل شماره ۱۲۳۶ : برفتم دی به پیشش سخت پرجوش
غزل شماره ۱۲۳۷ : شنو پندی ز من ای یار خوش کیش
غزل شماره ۱۲۳۸ : امروز خوش است دل که تو دوش
غزل شماره ۱۲۳۹ : ای خواجه تو عاقلانه میباش
غزل شماره ۱۲۴۰ : آن مطرب ما خوشست و چنگش
غزل شماره ۱۲۴۱ : ما نعره به شب زنیم و خاموش
غزل شماره ۱۲۴۲ : گر لاش نمود راه قلاش
غزل شماره ۱۲۴۳ : اندرآ ای اصل اصل شادمانی شاد باش
غزل شماره ۱۲۴۴ : ای سنایی گر نیابی یار یار خویش باش
غزل شماره ۱۲۴۵ : آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش
غزل شماره ۱۲۴۶ : دوش رفتم در میان مجلس سلطان خویش
غزل شماره ۱۲۴۷ : عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش
غزل شماره ۱۲۴۸ : ساقیا بیگه رسیدی می بده مردانه باش
غزل شماره ۱۲۴۹ : شدهام سپند حسنت وطنم میان آتش
غزل شماره ۱۲۵۰ : به شکرخنده اگر میببرد جان رسدش
غزل شماره ۱۲۵۱ : گر لب او شکند نرخ شکر میرسدش
غزل شماره ۱۲۵۲ : آن که مه غاشیه زین چو غلامان کشدش
غزل شماره ۱۲۵۳ : بر ملک نیست نهان حال دل و نیک و بدش
غزل شماره ۱۲۵۴ : من توام تو منی ای دوست مرو از بر خویش
غزل شماره ۱۲۵۵ : اندک اندک راه زد سیم و زرش
غزل شماره ۱۲۵۶ : آنک جانش دادهای آن را مکش
غزل شماره ۱۲۵۷ : چون تو شادی بنده گو غمخوار باش
غزل شماره ۱۲۵۸ : آن مایی همچو ما دلشاد باش
غزل شماره ۱۲۵۹ : عقل آمد عاشقا خود را بپوش
غزل شماره ۱۲۶۰ : اندرآمد شاه شیرینان ترش
غزل شماره ۱۲۶۱ : روی تو جان جانست از جان نهان مدارش
غزل شماره ۱۲۶۲ : گر جان به جز تو خواهد از خویش برکنیمش
غزل شماره ۱۲۶۳ : سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش
غزل شماره ۱۲۶۴ : میگفت چشم شوخش با طره سیاهش
غزل شماره ۱۲۶۵ : آن مه که هست گردون گردان و بیقرارش
غزل شماره ۱۲۶۶ : روحیست بینشان و ما غرقه در نشانش
غزل شماره ۱۲۶۷ : در عشق آتشینش آتش نخورده آتش
غزل شماره ۱۲۶۸ : صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش
غزل شماره ۱۲۶۹ : آینهام من آینهام من تا که بدیدم روی چو ماهش
غزل شماره ۱۲۷۰ : مستی امروز من نیست چو مستی دوش
غزل شماره ۱۲۷۱ : باز درآمد طبیب از در رنجور خویش
غزل شماره ۱۲۷۲ : باز فرود آمدیم بر در سلطان خویش
غزل شماره ۱۲۷۳ : ما به سلیمان خوشیم دیو و پری گو مباش
غزل شماره ۱۲۷۴ : خواجه چرا کردهای روی تو بر ما ترش
غزل شماره ۱۲۷۵ : چون بزند گردنم سجده کند گردنش
غزل شماره ۱۲۷۶ : باز درآمد ز راه بیخود و سرمست دوش
غزل شماره ۱۲۷۷ : خواجه غلط کردهای در صفت یار خویش
غزل شماره ۱۲۷۸ : یار درآمد ز باغ بیخود و سرمست دوش
غزل شماره ۱۲۷۹ : باز درآمد طبیب از در ایوب خویش
غزل شماره ۱۲۸۰ : جان منست او هی مزنیدش
غزل شماره ۱۲۸۱ : ز هدهدان تفکر چو دررسید نشانش
غزل شماره ۱۲۸۲ : تمام اوست که فانی شدست آثارش
غزل شماره ۱۲۸۳ : ندا رسید به عاشق ز عالم رازش
غزل شماره ۱۲۸۴ : سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش
غزل شماره ۱۲۸۵ : شکست نرخ شکر را بتم به روی ترش
غزل شماره ۱۲۸۶ : شنو ز سینه ترنگاترنگ آوازش
غزل شماره ۱۲۸۷ : مباد با کس دیگر ثنا و دشنامش
غزل شماره ۱۲۸۸ : چو رو نمود به منصور وصل دلدارش
غزل شماره ۱۲۸۹ : دلی کز تو سوزد چه باشد دوایش
غزل شماره ۱۲۹۰ : مست گشتم ز ذوق دشنامش
غزل شماره ۱۲۹۱ : توبه من درست نیست خموش
غزل شماره ۱۲۹۲ : آمد آن خواجه سیماترش
غزل شماره ۱۲۹۳ : علی الله ای مسلمانان از آن هجران پرآتش
غزل شماره ۱۲۹۴ : کل عقل بوصلکم مدهش
غزل شماره ۱۲۹۵ : بیا بیا که تویی جان جان جان سماع
غزل شماره ۱۲۹۶ : بیا بیا که تویی جان جان جان سماع
غزل شماره ۱۲۹۷ : مدارم یک زمان از کار فارغ
غزل شماره ۱۲۹۸ : امروز روز شادی و امسال سال لاغ
غزل شماره ۱۲۹۹ : گویند شاه عشق ندارد وفا دروغ
غزل شماره ۱۳۰۰ : عیسی روح گرسنهست چو زاغ
غزل شماره ۱۳۰۱ : ما دو سه رند عشرتی جمع شدیم این طرف
غزل شماره ۱۳۰۲ : ما دو سه مست خلوتی جمع شدیم این طرف
غزل شماره ۱۳۰۳ : گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف
غزل شماره ۱۳۰۴ : باده نمیبایدم فارغم از درد و صاف
غزل شماره ۱۳۰۵ : کعبه جانها تویی گرد تو آرم طواف
غزل شماره ۱۳۰۶ : بیا بیا که تویی شیر شیر شیر مصاف
غزل شماره ۱۳۰۷ : ای مونس و غمگسار عاشق
غزل شماره ۱۳۰۸ : گر خمار آرد صداعی بر سر سودای عشق
غزل شماره ۱۳۰۹ : ای جهان را دلگشا اقبال عشق
غزل شماره ۱۳۱۰ : ای ناطق الهی و ای دیده حقایق
غزل شماره ۱۳۱۱ : باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق
غزل شماره ۱۳۱۲ : فریفت یار شکربار من مرا به طریق
غزل شماره ۱۳۱۳ : جان و سر تو که بگو بینفاق
غزل شماره ۱۳۱۴ : به دلجویی و دلداری درآمد یار پنهانک
غزل شماره ۱۳۱۵ : روان شد اشک یاقوتی ز راه دیدگان اینک
غزل شماره ۱۳۱۶ : رو رو که نهای عاشق ای زلفک و ای خالک
غزل شماره ۱۳۱۷ : آن میر دروغین بین با اسپک و با زینک
غزل شماره ۱۳۱۸ : هر اول روز ای جان صد بار سلام علیک
غزل شماره ۱۳۱۹ : بباید عشق را ای دوست دردک
غزل شماره ۱۳۲۰ : اندرآ با ما نشان ده راستک
غزل شماره ۱۳۲۱ : ایا هوای تو در جانها سلام علیک
غزل شماره ۱۳۲۲ : ای ظریف جهان سلام علیک
غزل شماره ۱۳۲۳ : ای ظریف جهان سلام علیک
غزل شماره ۱۳۲۴ : برخیز ز خواب و ساز کن چنگ
غزل شماره ۱۳۲۵ : عشق خامش طرفهتر یا نکتههای چنگ چنگ
غزل شماره ۱۳۲۶ : عاشقی و آنگهانی نام و ننگ
غزل شماره ۱۳۲۷ : تتار اگر چه جهان را خراب کرد به جنگ
غزل شماره ۱۳۲۸ : حریف جنگ گزیند تو هم درآ در جنگ
غزل شماره ۱۳۲۹ : چو زد فراق تو بر سر مرا به نیرو سنگ
غزل شماره ۱۳۳۰ : بگردان شراب ای صنم بیدرنگ
غزل شماره ۱۳۳۱ : هر کی در او نیست از این عشق رنگ
غزل شماره ۱۳۳۲ : توبه سفر گیرد با پای لنگ
غزل شماره ۱۳۳۳ : ای تو ولی احسان دل ای حسن رویت دام دل
غزل شماره ۱۳۳۴ : این بوالعجب کاندر خزان شد آفتاب اندر حمل
غزل شماره ۱۳۳۵ : بانگ زدم نیم شبان کیست در این خانه دل
غزل شماره ۱۳۳۶ : حلقه دل زدم شبی در هوس سلام دل
غزل شماره ۱۳۳۷ : الا ای رو ترش کرده که تا نبود مرا مدخل
غزل شماره ۱۳۳۸ : بقا اندر بقا باشد طریق کم زنان ای دل
غزل شماره ۱۳۳۹ : مهم را لطف در لطفست از آنم بیقرار ای دل
غزل شماره ۱۳۴۰ : هر آن کو صبر کرد ای دل ز شهوتها در این منزل
غزل شماره ۱۳۴۱ : امروز بحمدالله از دی بترست این دل
غزل شماره ۱۳۴۲ : چه کارستان که داری اندر این دل
غزل شماره ۱۳۴۳ : صد هزاران همچو ما غرقه در این دریای دل
غزل شماره ۱۳۴۴ : شتران مست شدستند ببین رقص جمل
غزل شماره ۱۳۴۵ : تو مرا می بده و مست بخوابان و بهل
غزل شماره ۱۳۴۶ : رفت عمرم در سر سودای دل
غزل شماره ۱۳۴۷ : سوی آن سلطان خوبان الرحیل
غزل شماره ۱۳۴۸ : امروز روز شادی و امسال سال گل
غزل شماره ۱۳۴۹ : تا نزند آفتاب خیمه نور جلال
غزل شماره ۱۳۵۰ : چشم تو با چشم من هر دم بیقیل و قال
غزل شماره ۱۳۵۱ : شد پی این لولیان در حرم ذوالجلال
غزل شماره ۱۳۵۲ : چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال
غزل شماره ۱۳۵۳ : چگونه برنپرد جان چو از جناب جلال
غزل شماره ۱۳۵۴ : تو را سعادت بادا در آن جمال و جلال
غزل شماره ۱۳۵۵ : دو چشم اگر بگشادی به آفتاب وصال
غزل شماره ۱۳۵۶ : اگر درآید ناگه صنم زهی اقبال
غزل شماره ۱۳۵۷ : پیام کرد مرا بامداد بحر عسل
غزل شماره ۱۳۵۸ : به گوش دل پنهانی بگفت رحمت کل
غزل شماره ۱۳۵۹ : ز خود شدم ز جمال پر از صفا ای دل
غزل شماره ۱۳۶۰ : باده ده ای ساقی جان باده بیدرد و دغل
غزل شماره ۱۳۶۱ : عمرک یا واحدا فی درجات الکمال
غزل شماره ۱۳۶۲ : لجکنن اغلن هی بزه کلکل
غزل شماره ۱۳۶۳ : کجکنن اغلن اودیا کلکل
غزل شماره ۱۳۶۴ : ایها النور فی الفؤاد تعال
غزل شماره ۱۳۶۵ : یا منیر البدر قد اوضحت بالبلبال بال
غزل شماره ۱۳۶۶ : یا بدیع الحسن قد اوضحت بالبلبال بال
غزل شماره ۱۳۶۷ : رشاء العشق حبیبی لشرود و مضل
غزل شماره ۱۳۶۸ : عمرک یا واحدا فی درجات الکمال
غزل شماره ۱۳۶۹ : تعال یا مدد العیش و السرور تعال